ببر کوههای غرب کیست؟
رهبر معظم انقلاب به او نشان شجاعت داد و سید شهیدان اهل قلم او را «ببر کوهستان» نامید. عراقییا بهش میگفتن شیر زرد خمینی هر چه از خودش بپرسین او از دیگران میگه نه از خودش
او خود شهیدی است زنده
قافله سالار گردان حمزه
قافله سالار گردان حمزه
از غرب تا جنوب همه میشناسنش بچه رزمنده ها بسیجیا سپاهیا بچه های ارتش بچه های هوانیروز البته توی غرب که شناخته شده تر از جنوبه این ادم
وقتی میری جبه های غرب (همه جاش)از کردستان گرفته تا ایلام و مهران همه پاست میدن به این ادم میگن برین از حاج طالبی بپرسین.هرجایی که رزمنده ها توی محاصره دشمن افتاند و تعداد خیلی معدودی تونستن محاصره رو بشکنن و برگردن عقب همیشه اسم حاج طالبی جزو اون عده بوده.
میگن صدام برای کشتنش یا خودمونی تر بگم برای سر حاجی جایزه گذاشته بود
نمیدونم صدام خیلی بیکار بوده یا این ادم بدجوری صدامو چزونده بوده شاید بخاطر همین چالاکی و ورزیده بودنش و مهارتش توی کوه نوردی و رزمندگیش بود ه باشه که اسمشو گذاشتن ببر کوهستان 
میگن شبا صدام از دست حاج طالبی زار میزده تا صبح 
فکر میکنم هنوزم کاپیتان تیم ملی کوهنوردی جانبازان ایران باشه اخه اون قدیما که بود پس حتما هنوزم هست(فکر کنم خیلی وراجی کردم نه؟) اگه به گوش حاجی برسه چی گفتم پوستمو میکنه
بعد از عملیات نصر ۷ از دستان مبارک آقا مدال فتح گرفته حاجی . توی یکی از فیلمای روایت فتح هم شهید اوینی میخواد با حاجی مصاحبه کنه که حاجی با تواضع قبول نمیکنه و میگه برو با رزمنده ها مصاحبه کن من کاری نکردم دقیق اگه بخوام بهتون بگم این فیلم مال وقتیه که بعد از بمباران شیمیایی حلبچه رزمنده ها از روی کوه دارن سرازیر میشن که حلبچه رو بگیرن و مردم رو نجات بدن
نامش نام مقدس پیامبر اعظم(ص) و شناسنامه اش، شناسنامه پیروان روح ا... است. الحق که طالب شهادت و شهامت و رشادت و ولایت است. نام «حاج طالبی» از هر کلمه ای برای رزمندگان، شیرین تر و محبوب تر بود و هست. اخلاقش مثل اخلاق مولایش علی(ع)، روشش در زندگی حسنی(ع)، روحیه اش حسینی(ع)، در دفاع از ولایت و نظام اسلامی حقا که ابوالفضلی(ع) است. تا زمانی که دفاع و جهاد و شهادت بود در کنار رزمندگان به عنوان یک بسیجی خاکی خادم و غرق در خدمت بود و بعد از قبول قطعنامه با دلی آرام لباس رزم دیگری به تن نمود و در کنار جانبازان و خانواده های معظم شهیدان مشغول خدمت شد.حاجی درمسجدنبی طاق بستان جبهه ای دیگر بپا نموده وپایگاهی بزرگ برای انتشار اسلام ناب محمدی ودفاع از ولایت مطلقه فقیه ایجادكرده كه دركنار آن بحث ورزش هم غوغایی فوران نموده كه همه ازهمت ایشان است. «حاج محمد» بارها و بارها مورد آماج تیر و ترکش های دشمن بعثی قرار گرفت دلیر مردیش ارتش بعث عراق او را «شیر زرد» خمینی وببركوهستان نام نهاده بود. حاج طالبی یک پهلوان و پهلوان صفت است که شاگردانی هم در مکتب پهلوانی دارد و به جامعه جانبازان پهلوان تحویل داده است.
اولین روزی که عملیات نصر7 در ارتفاعات بولفت عراق به وقوع پیوست حاج طالبی آن موقع فرمانده گردانی بود که بچه های تحت فرماندهی اش اکنون در لوای حق و آسمان ها در حال پروازند. «گردان حمزه سید الشهدا» از تیپ حضرت نبی اکرم(ص) کرمانشاه او جلوی ستون راه می رفت و دشمن نیز مثل نقل ونبات آتش تهیه می ریخت. همیشه در مقابل دشمن کسی نمی دید که حاج طالبی تفنگ به دست گرفته باشد زیرا می گفت اگر سلاح به دست گیرم دشمن فکر می کند عددی به شمار می رود! همیشه او را با یک چوبدستی! یا عصا! و یک چفیه می دیدند ولی آنروز دیدم که سر ستون خم شد و بارها زمین گرم جبهه را بوسه زد. می دانید چه چیزی را بوسه زد. بدن غرق به خون شهید «حاج روح ا...»، فرمانده قهرمان گردان خیبر را دیدم که چند ساعتی از شهادتش نگذشته بود و از رفقای بسیار عزیز «حاج محمد طالبی» به شمار می رفت. «حاج محمد» را دیدم که بوسه ای افتخارآمیز بر پیشانی رفیقی دلیر می زد و گویا جمله ای در گوش حاج روح ا.. زمزمه می کرد... گویا طلب شفاعت بود. گویا همان جمله معروف «ای رفیق نیمه راه» و یا جمله زیبای« سلام مرا به مولا و شهیدان برسان.» حاجی اکنون از همان شهیدان زنده و گمنامی است که همه رزمندگان و یادگاران دفاع مقدس و قافله عشق، دل به وجود مبارکش خوش دارند و دور و برش مثل شمع و پروانه می چرخند. اکنون نیز با همان قیافه ملیح و دوست داشتنی و بسیجی در محافل رزمندگان و ایثارگران و جانبازان و مستضعفان حاضر می شود. بدون هیچ ادعایی در گوشه ای از مجلس می توانی پیدایش کنی. هر وقت او را ببینی انگار همین الان از پاکسازی معبر طلاییه و شلمچه برگشته البته از گذر زمان مقداری مثل شیران پیر. این رادمرد بارها و بارها تا مرز شهادت پیش رفت و حتی در کربلای5 تیر مستقیم دشمن به صورت مبارکش برخورد کرد و نصف صورتش را محو نمود ولی حاجی مگر خم به ابرو آورد و گذاشت که دشمنش شاد شود. پس از چند ماه حاجی را دیدم که قیافه پهلوانیش یک سوم شده ولی با قامت راست و استوار، او مدال های فراوانی از دلاور مردی هایش نیز دارد و بهترین مدال او آن است که هنوز یک بسیجی و یک رزمنده خاکی است و از دار دنیا جز با بسیجیان و شهیدانش با چیز دیگری طرح رفاقت نمی ریزد. یاد و خاطراتش همیشه در قلوب دلیرمردان عشق و شهادت پایدار باد.
ای غروب خاک را آموخته ای چفیه ها ای چفیه های سوخته
ای زمین ای رملها ای ماسه ها ای تگرگ تق تق قنا سه ها
جمعی از ما بارها سر داده ه ایم عد ه ای از ما برادر داده ایم
در کویر مرگ شرجی مانده ام ای جماعت من بسیجی مانده ام
صحبتها و خاطرات شیرین از زبان (حاجی طالبی)در ادامه مطلب بخوانید + عکس
سماوری که به بزم حسین میجوشد